شکفته ام به تماشای چشم شهلائی

که جز به چشم دلش نشکفد تماشائی

جمال پردگی جاودانه ننماید

مگر به آینه پاکان سینه سینائی

رواق چشم که یک انعکاس او آفاق

محیط نه فلکش زورقی به دریائی

دلی که غرق شود در شکوه این دریا

به چشم باز رود در شگفت رؤیائی

به قدر خواستنم نیست تاب سوختنم

به اسم عاشقم و اسم بی مسمائی

سواد زلف تو و سر جاودانه تست

که جلوه می کنداز هر سری به سودائی

به خاکپای تو ای سرو برکشیده من

که سر فرود نیاورده ام به دنیائی

به زیر سایه سروم به خاک بسپارید

که سرسپارده بودم به سرو بالائی

صدای حافظ شیراز بشنوی که رسید

به شهر شیفتگان شهریار شیدائی


گاتاهای | بزرگترین مرجع شعر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جک برقی|درب پارکینگی|درب ریموتی پارکینگ خرید اینترنتی closed Shop سامانه اطلاعاتی جامع پله برقی گروه طراخان معمار هر چی که بخوای wwegameir